به گزارش نماینده، برنامه «دیروز، امروز، فردا» شب گذشته به بررسی ابعاد مختلف نامه مقام معظم رهبری به جوانان اروپایی با حضور صادق خرازی، سفیر سابق ایران در فرانسه و محمد مرندی، استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی پرداخت. در این برنامه با عمادی مدیر اتاق خبر پرس تی وی و راندی شکسپیر کارشناس و فعال سیاسی انگلیسی ارتباط تلفنی برقرار شد.
خرازی در ابتدای این برنامه گفت: این نامه در مقطع بسیار مهمی و بسیار دقیق و حساس مطرح شده است. ما باید ابتدا پیام نامه را درک کنیم و بعد به بررسی این نامه که یکی از پیامهای مهم دینی رهبر ایران و مسلمانان جهان است بپردازیم.
وی افزود: این نامه مخاطبان مشخصی را مورد هدف قرار داده است. در این نامه گرفتاری امروز دو جامعه شرق و غرب کاملا مطرح شده است و سرچشمههای ناب اسلام را مورد توجه و سفارش قرار داده است. درحالی که این نامه پیام دردمندانهای است، پرسشهای جدیدی برای مردم جهان مطرح کرده است که طرح آنها نیازمند شناخت فعل و انفعالات جهانی در دو دهه اخیر است.
سفیر سابق ایران در فرانسه تاکید کرد: مقام معظم رهبری خیلی صمیمانه درخواستهایی را مطرح کرده است که یک نوع واقع بینی را مطرح میکند و خطرات پیش روی جوانان امروز را گوشزد میکند. این نامه با اشاره به مشکلات جوان مسیحی و مسلمان راه حقیقی اسلام را نشان میدهد و بعد نتیجه گیری کوتاهی را مطرح میکند. گرچه این نامه دو صفحه است اما یکی از مهمترین پیامهای یک رهبر دینی به مردم است که میتواند تاثیرات کوتاه، میان و بلند مدت داشته باشد به این شرط که سیاستگذاریهای دقیقی در رفتارهای دیپلماتیک و ارتباط های جهانی انجام شود.
در ادامه مرندی گفت: این نامه در مقطع مهمی نوشته شده است. مقطعی که به به دلیل حوادث اروپا و مهمتر از آن به دلیل اتفاقات اخیر سوریه، لیبی و مصر و رشد افراط گرایی و افراطیون مهم تلقی میشود. در اروپا اسلام هراسی تشدید شده است و و در امریکا شمالی مسلمانان احساس بدی دارند و فکر میکنند شدیدا تحت فشار هستند.
وی اضافه کرد: این نامه خیلی دوستانه بود، برخلاف تصویری که غرب از علمای اسلام نشان میدهد که تصویر خشنی است. در نامه مشخص است که ایشان به مطالعات انتقادی غربی اشراف خوبی دارند و برای همین نه تنها جوانان بلکه متفکرین نسبت به این نامه حساسیت نشان میدهند.
این تحلیلگر سیاسی تصریح کرد: در ابتدا که پیام صادر شد من بر این باور بودم که نامه تاثیری ندارد ولی بعد، از انعکاس این نامه در رسانههای غربی تعجب کردم. برخلاف معمول که رسانههای غربی حرفهای ایشان را منعکس نمیکردند یا انعکاس خبر همراه با توهین و نیش بود اما این بار این اتفاق نیافتاد، دلیلش را هم نمیدانم.
مرندی ادامه داد: به نظرم در غرب افراد بسیار نگران اوضاع هستند. پس از حمله بوش به عراق مردم غرب ناامید شدند. پس از آن اوباما امد و توانست فاصله اروپا و امریکا و فاصله مردم و دولت را کم کرد. اوباما علیه سلام نیست اما هنرمند است. اما پس از آن اتفاقات سوریه و لیبی نگرانی را بالا برد و مردم غرب برایشان روشن شد که غرب چقدر در این قضیه مقصر است. وقتی امریکا می خواست به سوریه حمله کنه مردم بقدری معترض بودند و فشار اوردند که فضا کاملا ضد جنگ شود و آنها نتوانستند حمله کنند. امروز باز هم بی اعتمادی به رسانههای غربی رشد پیدا کرده است و این میتواند دلیل بازتاب پیدا کردن وسیع این نامه باشد.
رادنی شکسپیر، کارشناس و فعال سیاسی در ادامه در ارتباط تلفنی و تصویری با برنامه «دیروز، امروز، فردا» گفت: این نامه به زیبایی و با شفافیت نوشته شده بود. این نامه یک نمونه خوب از لحاظ ویرایش، گفتمان و رسم الخط بود. این نامه به جوانان اروپایی نوشته شده بود چون جوانان اینده جامعه خود را میسازند
وی تاکید کرد: تن و صدای این نامه ارام و متین بود و هیچ تندی نداشت و هیچ ادبیات تهاجمی در آن وجود نداشت و تنها سوالاتی را میپرسید. مقام معظم رهبری در این نامه پرسیدند که چرا بین دولتمردان غربی اخلاق گرایی فراموش شده است. آنها از نسل جوان سوالهایی پرسیدند تا خودشان بروند و تحقیق کنند و واژه های منفی مانند خشونت و تروریست را خودشان ریشه یابی کنند. رهبری سوالات را برای این مطرح کردند چون اسلام تاریخ کهن و باستانی دارد و جوانان بروند و معارف اسلام را به دست بیاورند. قرائت های زیادی از اسلام وجود دارد و جوان باید کنکاش کند و صرفا چیزهایی که سیاستمداران دیکته میکنند را صحیح نپندارد.
شکسپیر تصریح کرد: رهبر ایران سوالات مهمی را مطرح کردند و عکس العمل ها در بریتانیا به این نامه خوب بوده است.
در ادامه خرازی گفت: شخصیت جوانگرای رهبری منحصر به امروز نیست. ایشان از روزهای اغاز زندگی سیاسی خود به عنوان شخصیتی روشن بین، روشن ضمیر و جوان گرا مطرح بودند. هم عصران ایشان میدانند که مقام معظم رهبری سرمایه گذاری عظیمی را روی ریزش و رویش جوانان گذاشته است. فطرت پاک جوانان غربی آلوده به خواستههای ناپاک استعماری نشده است، آنها دنبال اموختن هستند. اعتمادی که به اینده انها میتوان داشت باعث شده است که هدف همه قرار بگیرند.
وی افزود: جامعه غرب در کنار خشونت قرار گرفته و به همین دلیل این مخاطب باید مورد توجه بگیرد تا قرائتش از اسلام قرائت اشتباهی نباشد و برای همین باید به قران و حقابق دینی توجه شود. اسلام دین رحمت و مسالمت است. از ویژگی های این پیام این است که با هوشمندی زیادی تنظیم شده و آن دید فوبیا دو طرف را کنار گذاشته است. در غرب نگاه اسلام هراسی توسط لابیها و قدرتهای سیاسی ترویج میشود و در کشورهای اسلامی یک نگاه انتزاعی از غرب ستیزی وجود دارد. این نامه، غرب هراسی و ایران هراسی و مرزبندی های متعارف را کنار گذاشته است.
سفیر سابق ایران در فرانسه تاکید کرد: نامه رهبر سه پیام اصلی دارد که عبارتند از معرفت به اسلام ناب، برقراری دیالوگ و گفتوگو و ایجاد صلح و زندگی مسالمت امیز. رهبر انقلاب صلح و همزیستی را از مقتضیات جامعه بشری دانستند و تاید کردند این خندق وسیع نادرستی را باید کنار گذاشت. غرب و امریکا از دوره ای که کمونیست وجود داشت دنبال یک دشمن جدی بودند. روزی شوری به عنوان دشمن اصلی مطرح میشد ولی از زمان فروپاشی آن، سیستم سیاسی و مخوف غرب اسلام هراسی را به وجود اورد. آنها میخواستند اسلام را به عنوان خطر جدی غرب مطرح کنند و در این راه از هر کاری فروگذاری نکردند.
خرازی گفت: ریشه توحش داعش در اردوگاه غرب شکل گرفت. لابراتورای که تجربه ناکامش را در افغانستان و طالبان دیدم و اکنون در سوریه آن میبینیم. عجیب این است که آنها در غرب جوانها را مورد توجه قرار دادهاند تا با فریبکاری آنها را منحرف کنند.
در ادامه برنامه «دیروز، امروز، فردا» مرندی گفت: در غرب سوالات بین جوانان زیاد است. اروپا و امریکا با مشکلات اقتصادی مواجه هستند و اکنون آمریکا با روسیه مشکل دارد و چین دارد قدرت اول اقتصاد جهان می شود. مشکل در غرب افزایش پیدا کرده است و جنگ عراق تاثیر زیادی در بین جوانان گذاشته است. بعد از این جنگ راهپیمایی عظیمی علیه جنگ صورت گرفت در حالی که بی بی سی و همه احزاب طرفدار جنگ بودند.
وی به اشاره به جنگ در سوریه گفت: ابتدا در سوریه جنگ داخلی به وجود امد. همانگونه که ابتدا در لیبی جنگ داخلی صورت گرفت و امریکا در انجا از القاعده کمک گرفت. بعد از لیبی یکی از رهبران القاعده به ترکیه رفت و نیروها را برای اعزام به سوریه آموزش داد. وقتی ایرانیها در ابتدای جنگ سوریه گفتند که امریکاییها دارند به افراطیها کمک میکنند، رسانههای غربی ایران را مسخره میکردند. حتی در داخل کشور نیز برخی این حرف را قبول نمیکردند تا اینکه این هیولا به قدری بزرگ شد که دستش برای همه رو شد.
این کارشناس سیاسی گفت: اتحاد غرب با کشورها عربی منشا افراطی گری باعث شد انها اسلام خود را در همه جهان رشد دهند. مساجد اروپایی اسلام تکفیری را رواج داد و غرب آنها را در سوریه مسلح کرد و این شد که نتیجهاش را در فرانسه هم میبینیم. حال این سوال پیش امده که چه شد؟ این اتفاقات از خود غرب نشات گرفته است. این فکر در بین جوانان پیش امده که غرب دارد خیلی بد کار میکند. این باعث سرخوردگی جوانان شده است. رسانهها و قدرتمندان سیاسی که ادعای ازادی میکنند سالها نسبت به این موضوع سکوت کردند اما الان همه قبول دارند که در قتل عام سوریه و نابودی لیبی غربیها نقش موثر داشتند. ایران از افزایش این فساد بزرگ در منطقه جلوگیری کرد. اگر بشار شکست میخورد سوریه سقوط میکرد و در نتیجه عراق هم شکست میخورد و یک فاجعه در منطقه رخ میداد.
خرازی در ادامه گفت: نمیشود همیشه غرب را محکوم کنیم و خودمان را نقد نکنیم. یک قرائت ناصحیحی از اسلام در جامعه وجود دارد که خیلی از جوامع اسلامی به ان آلوده هستند. مشکلی که امروز تحت عنوان فوبیا از اسلام وجود دارد به دلیل همین قرائت نادرست در غرب و اسلام است. تاکنون کسی به عنوان نماد اسلام حقیقی کمتر با مردم جهان سخن گفته و دیالوگ برقرار کرده است. حتی برخی میگویند مگر گفتوگو بین اسلام و کفر ممکن است.
وی تاکید کرد: نامه مقام معظم رهبری در واقع همه این انحرافات را کنار زده است و میگوید در دو سوی این عالم واقعیت هایی وجود دارد. امروز حقیقت دین مورد بیمهری قرار گرفته است. بنیاد گرایی در مسیحیت و یهودیت کمتر از اسلام نیست، بنیادگراییهایی که صلح را مورد هجوم قرار داده است.
در ادامه رادنی شکسپیر گفت: در اسلام هراسی واژه هایی مطرح میشود که از لحاظ اخلاقی در هر آیینی آن را رد میکنند. در غرب عکس عملهایی به این شکنجهها وجود دارد.
وی افزود: در اقتصاد غرب نقصانهای زیادی وجود دارد. مگر همه تئوریهای غرب درست است که به اسلام هراسی اینگونه دامن زده میشود. اکنون موقعیت گستردهای به وجود امده است که حرفهای جدیدی بزنیم. داعش حرفی برای زدن به اروپاییها ندارد. اگر فکر جوانان در هر جا به خلاقیت منتهی شود و یک نظام مستقل اسلامی داشته باشیم و انچه از بیگانگان میآید را درک و تحلیل کنیم، اتفاق خیلی خوبی روی میدهد. متاسفانه رسانه های صهیونیست خیانت های زیادی به اسلام کردند. دولت انگلیس و امریکا به اسلام خیانت کردند. غرب نتوانست وضعیت جهان را درست کند پس ما به یک بیان شفاف از اسلام نیاز داریم. در غرب این استباط باید به وجود آید که باید به تفکرات جدیدی پرداخت. متانتی که در کلام رهبر اسلام وجود دارد به همین دلیل است. امروزه انحطاط اخلاقی جوانمان و افکار را تحدید میکند. برای اینکه وضعیت بهتری در جهان حاکم شود باید به منافع جوانهای غربی بیشتر فکر کنیم و برای همین یک اسلام مدرن می تواند کمک زیادی به ما کند.
در ادامه مرندی گفت: تاریخچه رشد گروههای تکفیری به بعد از اکتشاف نفت و قدرت پیدا کردن کشورهای حامی وهابیت میرسد. هم منافع این کشورها در ترویج این افکار بود و هم غربیها از ان استفاده میکردند. به عناون مثال برای تقابل با ایران به طالبان کمک شد. غرب هم این اشتباه را در مورد داعش تکرار کرد و به جای درس گرفتن از تجربه تلخ ۱۱ سپتامبر، در لیبی با تاکیدهای قطر به پرورش داعش کمک کرد. باید گفتمان اصلی اسلام تقویت شود و نگاه تکفیری در کشورهای حامی این تفکر و شبکههای ماهوارهای مروج از بین برود. ادبیاتی که رهبر در این نامه داشتند به وجود آمدن این فضای گفتوگو خیلی کمک میکند.
خرازی در ادامه در خصوص مقایسه نامه رهبر انقلاب به جوانان اروپایی با نامه امام خمینی(ره) به گورباچف گفت: من لفظ مقایسه را در اینباره به کار نمیبرم. هر دو نامه مهم و تاریخی هستند. امام در نامه خود یک امپراطوری رو به زوال را تشریح کرده بود و انها را به اسلام دعوت کردند و گفتند این امپراطوری پر طمطراق به زوال میکشد و به موزهها میرود. ان نامه در مقطع مهمی امد و تاثیرات مهمی داشت. نامه جدید در مقطع مهم دیگری نوشته شده است. زمانی که جهان با مشکلات زیادی روبروست. اکنون امنیت، معرفت و تروریست بحران همه ملت هاست. جنبه با اهمیت قضیه این است که ایشان همه را به معرفت و شناخت دعوت کردند و گفتند این شناخت ضروری است. این نامه میگوید تروریست و اسلام با هم اربتاطی ندارند. این موضوع میتواند نسل آینده را بسازد و یک زندگی مسالت امیز را رقم بزند. ایشان میگوید بیاید شناخت پیدا کنیم و ارتباط برقرار کنیم و با این ارتباط و دیالوگ جامعه را تشکیل دهید. محیطی که رهبر که در آن نکات نامه را گفتند نشان از شناخت درست از تاریخ اروپا دارد.
وی افزود: در غرب شناختی انتزاعی از اسلام وجود دارد و باید برای آن را چارهای اندیشید. حال این سوال وجود دارد که با این پیام چه باید کرد. باید به حرف زدن در این مورد اکتفا کنیم یا نیازمند حرف زدن اکادمیک در این مورد هستیم. متفکران باید ابزار های جهانی را به کار گیرند در سازمان های جهانی، سازمان ملل متحد و کنفرانس اسلامی این پیام را تبیین کنند تا درک متقابل از فضیلتها به وجود اید. نمیشود گفت در غرب هیچ فضیلتی وجود نداشته است. هنر امروز دنیا غرب و اسلام باید این باشد که چگونه می توان از فضیلتهای مشترک کمک بگیرند.
در ادامه عمادی، مدیر اتاق خبر پرس تی وی در خصوص آمار دیده شدن پیام مقام معظم رهبری در جهان گفت: ۱۶ میلیون بار این پیام در توئیتر منتشر شده است و جزو ۲۲ هشتک مهم قرار دارد. این خبر تنها نیم میلیون بار در شبکه پرس تی وی دیده شده است. ۸۰ سایت معتبر بین المللی این خبر را کار کردند. این پیام در امریکا شمالی بیشترین مخاطب را داشته است.
وی افزود: در رسانه فارن پالسی لفظ غیر منتظره را برای این نامه به کار برده بودند. رسانه های غربی از این حرکت شگفت زده شدند. این نامه در شطرنج رسانهای توانست رسانه های غرب را اچ مز کند. رسانه های غربی فکر می کردند آنها هستند که تصویر ایران را به مخاطبان ارائه میدهند ولی آنها در این مورد شکست خوردند. آنها ابزاری مانند توییتر اختراع کردند که برای دور زدن رسانه ها و براندازی و مقاصد سیاسی غرب بود ولی امروز این وسیله توسط رهبر ایران علیه غرب استفاده شد. توییتر تواسنت بی بی سی، سی ان ان، اسکای نیوز و هر رسانهای که وظیفه اسلام هراسی را داشت دور بزند و مخاطب از طریق توئیتر پیغام اسلام را بشنود.
عمادی تاکید کرد: این یک بازی قوی رسانه ای بود و پیام از طریق هوشمندانهای به مردم جهان رسید. انها حتی در انتشار این خبر تحلیلی ارائه ندادند و ان را همانطور که بود به مخاطبان ارائه کردند. خانم ولف، مشاور کلینتون درباره این نامه میگوید، این نامه که توسط رهبر ایران نوشته شده است دارای مواردی است که به نظر معقول میآید. این پیام از کشوری بیرون میاید که میگفتند پر از افراد خطرناک است. سوالهای خوبی در این پیام مطرح شده است که خود من هم دوست دارم جواب های این سوال را بدانم. این سوالها در موردم ایجاد تفکر کرده است درحالی که رسانه های غربی اجازه طرح سوال را به مخاطبان نمیدهند.
مرندی در ادامه گفت: فضای مجازی هر روز دارد مهم تر می شود و ما به درستی از ان استفاده نمیکنیم. دستگاه هایی که باید با خارج در ارتباط باشند در این نوع ارتباطات ضعیف هستند. یک ظرفیت هایی وجود دارد که ما باید از ان استفاده کنیم. باید یک فکر اساسی در این مورد کرد و یک راه حل اساسی برای آن پیدا کرد. فکر میکنم این پیام خیلی موثر بوده است. با اینکه من امیدی به رسانه های غربی ندارم ولی در این رسانه ها افرادی هستند که تحت تاثیر قرار میگیرند. سی ان ان همیشه ایران را به صورت منفی پوشش می دهد اما در این مورد اینگونه نبوده است. من امیدی به سایستگذاران غربی ندارم اما حتما کسانی هستند که بخواهند نقطه نظرات رهبر را بپذیرند.
وی تصریح کرد: این نامه مخاطب داخلی هم دارد. برخی روشنفکرها و شبه روشنفکران و رسانه های داخلی تحت تاثیر غرب هستند. خوب است این افراد که انقدر تحت تاثیر هستند این سوال برایشان ایجاد شود که این مجله چرا یک کاریکاتوریست را به این دلیل که ضد یهودیت کار کرده بود اخراج کرده است.
خرازی در ادامه گفت: رسالت بزرگان دین روشنگری است و رهبری با رسالت خاص خود روشنگری کردند. اولین نکته جذاب نامه این است که به عناون یک رهبر دینی هدف روشنگری است نه کشورگشایی. ایشان اگاهی بخشی کردند و دعوت کردند اسلام را بشناسید. ما با یکسری برنامه نمایشی در جهان مواجه هستیم. حمله به مجله شارلی هیچوقت مورد تایید ما نبوده است. اولین کشوری که ۱۱ سپتامبر را محکوم کرد ما بودیم. افکار ما ایجاب میکند که در کنار مردم باشیم و از کارهای نمایشی و سوری پرهیز کنیم. ابلاغ پیام کار مهمی است و استفاده از شبکه های اجتماعی مهم است. محروم کردن مردم از شبکه های اجتماعی درست نیست.
وی افزود: در فرانسه کسانی که خودشان حامیان داعش هستند فردای اتفاقات این کشور و کشته شدن افراد به خیابانها آمدند و صاحب عزا شدند و راهپیمایی کردند. جالب است که قطر، ترکیه و اسرائیل صاحب عزا شدند. شکار فرصتها کاری است که در غرب انجام میشود و ما رد این زمینه ضعف داریم. ما باید در فضای بین الملل و منطقه کار جدید انجام دهیم و فرهنگ گفت و گو را افرایش دهیم. ارتباط با «ان جی او» ها و جوانان باید افزایش پیدا کند. ارتباط مقدمه هرکاری است. البته نه ارتباطات از هم گسسته بلکه ارتباطات بین جوان متفکر جهان اسلام و غرب.
نظر شما